جدول جو
جدول جو

معنی کارد کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

کارد کشیدن
(نِ / نَ دَ)
به کار بردن کارد برای ضرب به کسی
لغت نامه دهخدا
کارد کشیدن
بر آوردن کارد از غلاف یا جیب و بکار بردن آن برای ضربت زدن بکسی یا بریدن و تراشیدن: (کارد بکشیدم و الف را از (قرابت) حک کردم (قربت) شد)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کام کشیدن
تصویر کام کشیدن
به مراد و مقصود و آرزوی خود رسیدن، کامیاب شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جار کشیدن
تصویر جار کشیدن
مطلبی را با آواز بلند اطلاع دادن، کنایه از فاش کردن، جار زدن
فرهنگ فارسی عمید
(زَ دَ)
برکشیدن کارد یا شمشیر و جز آن. سل ّ
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ دَ)
کار کشیدن از کسی، او را بکار واداشتن
لغت نامه دهخدا
تصویری از کام کشیدن
تصویر کام کشیدن
مقصود خود را یافتن، بارزوی خویش رسیدن کامیاب شدن کام گرفتن: (کام وی را زان دهن خواهم کشید از دهان او سخن خواهم کشید) (محمد سعید اشرف)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمر کشیدن
تصویر کمر کشیدن
بر چیزی استوار بستن کمر بمقصد غالب آمدن بر آن و افزون شدن از آن: (کمر برکلاه فریدون کشید سر تخت بر تاج گردون کشید)، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جار کشیدن
تصویر جار کشیدن
جار زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه کشیدن
تصویر کاسه کشیدن
شراب خوردن: (ز خون شکوه ام چون لاله دامانی نشد رنگین کشیدم کاسه های خون و برلب خاک مالیدم) (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جارو کشیدن
تصویر جارو کشیدن
جارو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار کشیدن
تصویر کار کشیدن
بکار وا داشتن شخصی یا جانوری را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنار کشیدن
تصویر کنار کشیدن
((~. کَ دَ))
دست از کاری کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بار کشیدن
تصویر بار کشیدن
((کِ دَ))
ناز خریدن، ناز کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جار کشیدن
تصویر جار کشیدن
((کَ یا کِ دَ))
فریاد زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمر کشیدن
تصویر کمر کشیدن
((~. کِ دَ))
آماده شدن، مهیا شدن، کمر بر میان بستن، کمر بستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
Writhe
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
se tordre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
kıvranmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
몸을 비틀다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
身をよじる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
להתפתל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
तड़पना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
meronta-ronta
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
บิดตัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
корчиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
kronkelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
retorcerse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
contorcersi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
contorcer-se
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
扭动
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
wić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
звиватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
sich winden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درد کشیدن
تصویر درد کشیدن
kujigeuza
دیکشنری فارسی به سواحیلی